امروز یعنی پنجم مرداد روز تولدمه! نمی دونم چرا روز تولدم دنیا غم می آد تو دلم ! انگار دلم برا هرکی توی این عالمه تنگ میشه .. دوست دارم بشینم زانوی غم بغل کنم و گریه کنم !
برای روزه میلاد تن ِ من نمی خوام پیرهن شادی بپوشی
به رسم عادت دیرینه حتی! برایم جام سر مستی بنوشی
برای روز میلادم اگر تو به فکر هدیه ای ارزنده هستی
مرا با خود ببر تا اوجِ خواستن بگو با من که با من زنده هستی
که من بی تو نه آغازم, نه پایان تویی آغاز روز بودن من
نزار پایان این احساس
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود!